به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، کارنامه سینمایی پوران درخشنده تنیده با دغدغههای قابل اعتنای اجتماعی است. سینمایی اجتماعی خاصی که ظرفش با زمانهاش نسبتی کاوشگرانه دارد. پارامترهای دراماتیک طرح شده در روایتهای سینمایی پوران درخشنده در راستای توسعه اجتماعی خانواده محور است و سینمای درخشنده، در میان هجوم سینمایی که طراح سئوال است، اما درمانگر نیست، متفاوت چشمگیری دارد. هنرمندی که مددیار اجتماعی متفکر سینماست. مددیاری که با طرح پرسش و مسئله اجتماعی، سعی در درمانگری دارد.
فیلمهای قابل تامل پوران درخشنده واجد چند ویژگی خاص در نوع ارائه راهکارهای اجتماعی دارد. مهمترین مولفه درمانگر سینمای اجتماعی پوران درخشنده، جهتگیری سینمای درخشنده، برای مسیریابی، در برون رفت از بحران اجتماعی طرح شده است. حتی در تجاریترین مدل سینمای درخشنده مثل «عشق بدون مرز» و «هیس دخترها فریاد نمی زنند»، طرح برون رفت از بحران اجتماعی مطروحه با طرح مسئله (گره اجتماعی) پیش میرود و به سرانجامی مقبول می انجامد. هیچگاه طرح مسئله در فیلم ، از خط موازی مسیر برون رفت از بحران، پیشی نمی گیرد.
«زیر سقف دودی» آخرین اثر پوران درخشنده تقریبا با همین تعالی دراماتیک، رویکرد دوگانه طرح چالش و برون رفت از بحران را مبنای دراماتیک قرار میدهد و حلاجی بحران اجتماعی، طلاقی عاطفی، توام با بازیابی راهحل را مبنای دراماتیک اثرش قرار داده است.
بحران زناشویی میان بهرام سمیعی(فرهاد اصلانی) و شیرین (مریلازارعی)، چالش های اخلاقی و رفتاری آرمان سمیعی (ابولفضل میری) و زندگی تازهاش با کیانا(لاله مرزبان) سرفصلهای اساسی دراماتیک اثر هستند و کاراکتر روانکاو (آزیتا حاجیان) به عنوان نقطه عطفی برای نمایش طرح برون رفت از بحرانهای مطرح شده، ارائه شده است.
اما مهمترین شگرد درخشنده در اغلب آثارش شخصیت پردازی است. پرسوناژهایی که او خلق میکند تک بعدی و ناشناخته نیستند. نکته قابل تامل در کارنامه درخشنده این است، در فیلم «زیر سقف دودی» و چه در آثار گذشتهاش، او شخصیت را بر اساس کنش و واکنش دراماتیک و مسیر قصهاش طراحی نمیکند. آنچه شخصیت های خلق شده درون قصه های درخشنده را متمایز میکند بروز و تجلی ابعاد روانشناختی شخصیتهاست که پشتوانه دراماتیک اثر را چند برابر میکند. با اینکه بهرام سمیعی( فرهاد اصلانی) و شیرین (مریلا زارعی) شخصیتهای اصلی فیلم هستند اما مخاطب شخصیتی در متن روایت را کشف میکند که ماحصل زندگی این دو نفر است. آرمان: شخصیتی است که موجب ظهور بروز خلاقه کارگردان می شود. آرمان در مواجه با کیانا نامزدش دچار نوعی خشونت است.
خشونتی که ، عامل ایجاد احساسی ناخوشایند در کیانا میشود. این خشونت با توجه به افزودههای دراماتیک اثر نشات گرفته از دوران کودکی آرمان، در اثر بی توجهی پدر و ضریب توجهات ویژه مادر شکل گرفته است. حالا در سنین جوانی واکنش شدیدی از خود بروز میدهد که دامنهاش از اهانتی لفظی تا خشونتی فیزیکی، متغیر است.
زمانی که سرفصل روانکاوانه، تجلی خشونت در افراد، مطرح میشود عمدتا این بحث از جانب کارشناسان مطرح می شود که یقینا این خشونت ریشه ژنتیکی دارد یا تابع بازتاب رفتار والدین است. اما خشونت در نسل متولدین پسا 1370 عمدتا ریشه در اختلالهای خیلی ساده دارد. آرمان با اینکه عصبی است اما شبیه پدرش نیست. حتی با این میزان خشونت آمیخته به عصبیت، سیگار هم نمیکشد. معکوس پدرش رفتارمیکند اما میزان خشونت گراییاش از پدرش بیشتر است. وی سعی میکند از طریق خشونت فیزیکی یا لفظی، بر نامزدش مسلط شود.
«حس تسلط خواهی» بر زن موضوع تازه ای است که در فیلم درخشنده مطرح می شود. این الگوی رفتاری آرمان در مقابل نامزدش، میراث پدرش محسوب میشود. نوعی آرمان خواهی مردانه که مولف سعی دارد آنرا منسوخ نشان داد. البته واقعیت را باید بپذیریم که شکل سنتی زناشویی در فرهنگ عامه تاکید بر تقویت «تسلط خواهی مرد بر همسر» دارد. اما یک وازدگی و زن گرایی پوچ شبه فمنیستی، این توازن را در جامعه ما برهم زده است. قدر مسلم زنانی که به حس تسلط خواهی، همسرانشان احترام نمیگذارند و این حدود را رعایت نمیکنند با چالش های جدی مواجه خواهند بود. در واقع خط سیر روانشناختی فیلم در تبیین رفتار شناسی شخصیت ها از آرمان به بهرام منتهی میشود. یعنی در ابتدا فرزند را میشناسیم و در گام بعدی پدرش را. یک سلوک دراماتیک کاملا هوشمندانه. بهرام و شیرین سالهاست که رابطه گرم زناشویی ندارند و دلیل این گسست این است که شیرین به درکی واقع بینانه از تسلط خواهی شوهرش نرسیده است و کیانا با آرمان، فرجام منتج به زندگی مشترک ندارندئ به این دلیل که کیانا الگوی زیستی خانوادگی آرمان را درک نکرده است. از سوی دیگر آرمان تلاش میکند حس تسلط خواهی خود را در مواجه با کیانان تعدیل کند، اما بهرام مرد میانسالی که خمیره اش شکل گرفته و غیر قابل تغییر هم نیست.
آرمان، نگران، ،آزرده و ناامید از خود نیست، اما قادر به برخورد با احساساتش نبوده و رفتارهای خشونت آمیزی که از خود بروز میدهد که آنرا از الگوهای شخصیتی خاصی نیاموخته است.
اما عدم وجود پدر و نقش کمرنگ او در شکل گرفتن اراده زندگی آرمان او را به سوی خشونت هدایت کرده است. این مسئله را در متن فیلم از زبان شیرین میشنویم که ماجرای بارداری و فاصله گرفتن از همسرش را به شکل دقیقی توضیح می دهد. ما با آرمانی مواجه هستیم که می خواهد زندگی تازه ای را با کیانا آغاز کند و تحت تاثیر وضعیت خانوادگی آرمان، زندگی جدید او نیز با بحران های جدی مواجه خواهد شد. آرمان تصور میکند موقعیت مالی خود را برای زندگی با کیانا باید ارتقاء دهد، درصورتی که مولف هوشمندانه این چالش را مطرح میکند که با توجه به خصیصه های رفتاری آرمان، سرانجام خوبی با کیانا نخواهد داشت. این نحوه پرسشگری نویسنده و کارگردان و عمق نگاه، از زیر سقف دودی، فیلم تامل برانگیزی می سازد. اما واقعیت این است که برخورد عمومی در گیشه با این فیلم خوب نخواهد بود، مگر اتفاقات دیگری رخ دهد. فیلم جذابیت های معمول سینمایی را ندارد و تعمد کارگردان روی روان درمانگری اثرش موجب شده که با فیلم غیرمعمول و نامتعارفی که عامه پسندانه نیست، مواجه نباشیم . پوران درخشنده مشخص است که فیلمساز خوش ذوق و خوش قریحه ای است و می تواند فیلم پرفروش آنچنانی بسازد اما مسئله طلاق عاطفی و روان درمانگی نسلی آنچه برایش اهمیت داشته، که از نمایش خیلی موقعیت های جذاب سینمایی تعمدا پرهیز کرده است و فیلم را به سویهای متفکرانه درباره موضوع ملتهبش هدایت کرده است.
نظر شما